چهار عالی هک فیلم سینمایی حریم

فیلمنامه را زک پن نوشت، او قبلاً هم برای فیلم ساخته شده در سال ۲۰۰۳، یک پیشنویس فیلمنامه نوشته بود. بهگفتهٔ نولان، او ۱۰ سال بر روی فیلمنامه فکر میکردهاست. اسپیلبرگ و کروز از جی جی آبرامز خواسته بودند که فیلمنامه را بنویسند، اما مجبور شد فیلم را رد کند زیرا او در حال کار بر روی خلبان سریال تلویزیونی خود بود. ناگهان کاب خود را بیدار (در لایهٔ ظاهراً صفر و بیرون از خواب) مییابد و همه چیز را پایانیافته میبیند: کاب و سایتو طوری به یکدیگر نگاه میکنند که انگار بعد از قرنی از خواب بیدار شدهاند، سپس سایتو یک تماس تلفنی برقرار میکند تا سابقهٔ کاب را از لیست سیاه دولت آمریکا فرق فیلم و سینمایی پاک کند. گویی ذهنش در این برزخ تا ابد زندانیست. برزخ (limbo) او را کاملاً فرسوده کرده، اما زمان برای جسمش معنا ندارد. در روند فیلم هنگامی که کاب و آرتور در حال انتخاب و جمعآوری اعضای تیمشان هستند، بیننده متوجه میشود کاب به اتهام قتل همسر سابقش مال (ماریون کوتیار) در آمریکا تحت تعقیب است، در حالی که کاب به آریادنی (اليوت پیج) توضیح میدهد که مال خودکشی کردهاست، زیرا این ایده که «دنیای حقیقی نیز واقعیت ندارد و باید با خودکشی از آن بیدار شد»، او را به مرز جنون کشیده بود.

ماریون کوتیار در نقش مال؛ همسر متوفای کاب. مایکل کین در نقش پروفسور استیون میلز و پدرزن آقای کاب. پس در واقع دلیل خودکشی کردن مال، تلقین ایده از طرف کاب بود. دام کاب (لئوناردو دیکاپریو) یک دزد ماهر در استخراج اسرار ارزشمند مورد نیاز سازمانهای جاسوسی و شرکتهای تجاری و چندملیتی است. سایتو (کن واتانابه) یک سرمایهدار بزرگ ژاپنی است که به دنبال حذف رقیبان تجاری خود، بهخصوص خانوادهٔ رابرت فیشر (کیلین مورفی) است. این فیلم عموماً نظرات مثبت منتقدان را به دنبال داشت. این کتاب مرموز، زندگی آنها را با تغییرات بسیار ترسناکی روبرو میکند. سایتو، کاب، آرتور و تیم منتخبشان (یک معمار که فضای خواب را میسازد، یک شیمیدان که وظیفهٔ بیهوشی را بر عهده دارد، و یک جاعل هویت که قدرت تغییر چهره در خواب را دارد) جمعاً شش نفر، در یک برنامهٔ از قبل طراحی شده با استفاده از یک داروی بسیار قوی خوابآور، وارد خوابِ رابرت فیشر میشوند تا اندیشهٔ جدید را در ذهن او بکارند. این فیلم ترسناک جذاب و دیدنی، یک گزینهی بسیار خوب برای افرادی است که عاشق این ژانر هستند. مدتی پس از ساختن فیلم بیخوابی (۲۰۰۲)، نولان پیشنویس فیلمنامهٔ ۸۰ صفحهای دربارهٔ «سارقان رؤیا» را نوشت که در ژانر وحشت و با الهام از رؤیای شفاف بود.

یک فیلم پویانمایی در ژانر داستان بلوغ به کارگردانی پیت داکتر است که در سال ۲۰۱۵ منتشر شد. همچنین در سال ۲۰۱۵ میلادی فیلم کوتاهی به نام تب یخ زده و در سال ۲۰۱۷ میلادی ماجراجویی منجمد اولاف برای این فیلم ساخته شدهاست. این ایده که "این دنیا رویا است" موجب شده بود همسر کاب خودش را بکشد تا از این خواب بیدار شود. گروه بازیگران کودک فیلم تنها چهار تا چهار ساعت و نیم میتوانستند جلوی دوربین باشند و سه ساعت نیز به انجام تکالیف و کارهای مدرسه آنها اختصاص داده شده بود که از سوی سازندگان، معلمانی برای آنها آورده میشد. و بهدلیل فیلمنامه، کارگردانی، موضوعات، سکانسهای اکشن، جلوههای بصری، موسیقی و نقشآفرینی گروه بازیگران مورد تحسین منتقدان قرار گرفت. در اولین آخرین هفته این فیلم ۶۲٫۷ میلیون دلار فروخت و در رتبه ۱ جدول فروش قرار گرفت. در این جدول فهرستی از پرمخاطبترین فیلمهای غیرکمدی دهه ۸۰ سینمای ایران-که بیش از یک میلیون مخاطب داشتهاند- گردآوری شده است.

این فیلم بیش از ۸۲۶ میلیون دلار در جهان فروخت و به چهارمین فیلم پرفروش سال ۲۰۱۰ بدل شد. این فیلم دارای سه قسمت است و هرکدام از آنها، داستانی در این سبک را روایت میکنند. یکی از خواص رؤیاها در این فیلم این است که بینندگانِ درون خواب، به راحتی گذشته خود را فراموش میکنند، و لذا فراموش میکنند که در رؤیا هستند، ویا از کجا آمدهاند. سرگرد تیموری و حاج هاشم قمی در راه انتقال به زندان دیگری فرار میکنند اما طبق نقشهٔ تیمسار حاج هاشم کشته میشود و تیموری به عنوان نفوذی با دوستان حاج هاشم ارتباط برقرار میکند، اما مبارزین به تیموری ثابت میکنند که متوجه نفوذی بودن او شدهاند. در محصولات شاخص، این موسیقیها با فیلم عرضه میگردید. ↑ یکی از عناصر مهم در تلقین این است که شخص تلقین شونده تصور کند ایدهای که به ذهنش تزریق شده توسط خودش به دست آمدهاست، در واقع اگر بداند که ایده از ابتدا متعلق به خودش نبودهاست، ذهن آن را نمیپذیرد. او، که در ایالات متحده تحت پیگرد قانونی است، با پیشنهاد پاک شدن سابقهاش در ازای یک کار که غیرممکن به نظر میرسد، روبهرو میشود: تلقین یک ایده به ضمیر ناخودآگاه یک شخص. او این ایده را در ذهن مال تلقین کرده بود زیرا از زندگی در دنیای خیالی در خواب خسته شده بود ولی مال به این زندگی علاقه داشت پس کاب راهی پیدا کرد که مال به بیدار شدن رضایت بدهد، اما هرگز تصور نمیکرد که اگر مال با این ایده بیدار شود هرگز نمیتواند از آن رهایی پیدا کند.